بهترین
اشعارو جمله هاي تسلیت
شهادتامام علی«ع» را برای شما در مجموعه کامل زیر به نمایش گذاشته ایم که میتوانید برای
تسلیتبه عزیزان خود از آنها استفاده کنید.
درد حیدر دوا شد دیگر حاجت روا شد
جان پاکش به راه دین اسلام فدا شد
مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا
علیمولا مولا مولا
مرتضی شیر یزدان گشته آسان زغمها
میرود حیدر امشب در جنان سوی زهرا مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا
علیمولا مولا مولا
مرد مردان عالم رهسپارند شد
پیکر پاک حیدر. در دل خاک نهان شد
مسجد کوفه گشت خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا
علیمولا مولا مولا
دیده گریان حسن شد زینبش در محن شد
پیکراطهر او نیمه
شبکفن شد
مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا
علیمولا مولا مولا
همه ی جادرعزا شد کوفه ماتم سرا شد
ناله هاي یتیمان آه و واویلتا شد
مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا
علیمولا مولا مولا
در خرابه غریبی نه قراری شکیبی
در نواگشته امشب در کجایی حبیبی
مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا
علیمولا مولا مولا
زده آتش به جان اهل دل سوز داغت
رفته دیگر زقلب شیعیان صبر و طاقت مسجدکوفه گشت خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا
علیمولا مولا مولا
از غم سوز داغت شور ماتم بپا شد
شهر کوفه پس از تو. یا
علیبی صفاشد شدمسجدکوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شدکفن پوش
یاعلی مولا مولا مولا
رضا یعقوبیان
اشعارشب قدر «کامل ترین مجموعه از شعرها برای شب های قدر»
تمام عالم هستی غمین است
شبقتل امیرالمومنین است
دل اهل ولا را غم گرفته
ز داغ مرتضی ماتم گرفته
درخت غم زده امشب شکوفه
زنند بر سینه و سر اهل کوفه
تمام شهر کوفه در عزا شد
به هر جا بنگری ماتم بپا شد
تمام شهر کوفه در خروش است
چرا پس مسجدکوفه خموش است
به بیت مرتضی غوغاست امشب
به لب ها آه و واویلاست امشب
کنار بسترش غمدیده زینب
بریزد اشک غم از دیده زینب
یتیمانی که گردیده نمک گیر
تمامی آمده با کاسه شیر
ولی زخم سر او برده تابش
طبیب او دگر کرده جوابش
سرشک دیده زینب روان است
که بابا رهسپرسوی جنان است
دیگر فارغ ز هر درد و محن بود
سرش بر روی دامان حسن بود
کنارش زینب و عباس بنشست
که ناگه دیدگانش را
علیبست
حسین بر سر زنان سوزد از این غم
کناراو حسن گرید دمادم
حسین و مجتبی هر دو سیه پوش
نموده جسم پاکش را کفن پوش
در آن دم روح با احساس آمد
به دلداریشان عباس آمد
به دست خاندانش آن یگانه
چنان زهرا شده دفنش شبانه
غریبانه شده تشییع حیدر
حسین بودو حسن سبط پیمبر
دگرازرنج وغم حیدر رها شد
تمام دردهای او دوا شد
دگر آسان ز غم ها گشته امشب
علیمهمان زهرا گشته امشب
کنار همسر پهلو شکسته
رسیده مرتضی فرق شکسته
بسوز اي دل که شد شام غریبان
برفته از جهان یار یتیمان
زلطف حق محب مرتضایم
گدای درگه پاکش «رضایم»
چوسائل بر درش بنشسته ام من
امیدم را بر این در بسته ام من
بوددر هر دو عالم اوامیرم
شود در روز محشر دست گیرم
نوحه خوانی برای
شهادتامام علی «ع»
اي دل بنال اي دل،وقت عزا شد
در کوفه امشب مرتضی،حاجت روا شد
ستمدیده عالم،جان میسپارد
اما ز دشمن،کینه ندارد
مردانگی را از
علیبیاموز
تا که شوی بر دشمنت تو پیروز
یا مرتضی،حُبُّکَ نعمتی
یا مرتضی،قَبرُکَ قبلتی
«یا مرتضی،یا
علیجان مدد»
اي دل ببار اي دل،از دیده باران
همراهه آه و ناله و،اشک یتیمان
بهر عیادت،از ساقی پیر
دارد یتیمی،یک کاسه ي شیر
درس محبت از
علیبیاموز
از آتش عشق این دلت برافروز
یا مرتضی،دل به تو بسته ام
یا مرتضی،از گنه خسته ام
«یا مرتضی،یا
علیجان مدد»
اي دل بزن اي دل،دست توسل
بر دامن مولا
علی،فرمانده ي کل
نور یقین اي،ماهه منیرم
حیدر امیری،نعم الامیرم
درس شجاعت از
علیبیاموز
تا که شوی بر دشمنت تو پیروز
یا مرتضی،دل گرفتار تو
یا مرتضی،این منم یار تو
شعر شب قدر « سری
جدید2 »
آن نقطه که زیر باء بسم الله است
آن راهنمای کل خلق الله است
گنجیده در آن نقطه تمام قرآن
آن خال لب
علیولی الله است
وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود
کعبه میرفت در دل محراب
لحظه ي گریه ي اذان شده بود
کوفه لبریز از مصیبت بود
باد در کوچه
نوحهخوان شده بود
شور افتاد در دل زینب
پی بابا دلش روان شده بود
در و دیوار التماسش کرد
در و دیوار هم مهربان شده بود
شوق دیدار حضرت زهرا
در نگاه
علیعیان شده بود
دل مجروح ات جای سالم نداشت ،
برایهمین فرق سر را نشانه گرفت
.
.
در مسجد کوفه بغض ها می شکند
دیوار سکوت با دعا می شکند
گل کرده نوای رستگاری
علی
چون فرق سرش عرش خدا می شکند
.
.
اي که از صورت خونین تو غم ریخته است
با تماشای تو یکباره دلم ریخته است
چه به روز سر تو آمده آخر بابا ؟
سرت از ضربه شمشیر به هم ریخته است
.
.
در خواب هم اي کوفه نمی بیني از این پس
الله احد از نفس ماه بریزد
دیگر سر این کوچه کسی نیست که هر
شب
بارانی از الماس ته چاه بریزد
شق القمری ست در سماوات شده
چشم همه ی ي ستاره ها مات شده
ماهی که به خاطر خسوفش خورشید
کارش همه ی
شبنماز آیات شده
.
.
رفت و دلخستگان این عالم در غم غربتش سهیم شدند
و یتیمان شهر دلتنگ بار دیگر همه ی یتیم شدند
.
.
مناجات
علیامشب ز نخلستان نمیآید
مسجد کوفه پر از جمعیت و مولا نمیآید
دامن مادر گرفته گوشه ي ویرانه طفلی
گوید اي مادر بگو امشب چرا بابا نمیآید ؟
.
.
محبوب دادار است و بس
مولای ابرار است و بس
یک پادشه دارد جهان
آن هم
علیمرتضاست
شعر و غزل
برایتو گفتن عنایت است
از بس که لطف حضرتتان بی نهایت است
اینجا سیاه کردن دفتر پرستش است
اصلا به افتخار تو ماه ضیافت است
.
.
باز امشب عشق تنها میشود
زخم سهم فرق مولا میشود
آفتاب عشق گلگون میشود
سینه ي سجاده پرخون میشود
پشت نخل آرزو خم میشود
داغ حسرت سهم آدم میشود
جاده میماند غریب و بی سوار
ذوالفقار عدل میگیرد غبار
.
.
همه ی آبادنشینان ز خرابی ترسند
من خرابت شدم و دم به دم آبادترم
.
.
گفتم که
علیگفت بگو سِرُ الله
گفتم که
علیگفت بگو عین الله
گفتم که به وصفش چه بگویم گفتا
لا حول و لا قوه الّا بالله
به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را
به خدا
علینبیند به نماز جز خدا را
به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم
که ندای دعوت آمد شه ملک لافتی را
به یاد عمر تو دل هیجده ترک برداشت
نگاه هر ترکی شد کبود و لک برداشت
تو انتخاب کن افطار را نمک یا شیر
علیبه خاطر زخم دلش نمک برداشت
نگاه دست و دل خاکی ام تیمم را
به یاد درد تو از کوچۀ فدک برداشت
.
.
که دیده در دل محراب پیکری خونین ؟
میان شور و شرر سجده با سری خونین
برایوسعت هفت آسمان تداعی شد
دوباره قصه ي پرواز با پری خونین
و رفت باغ به غارت نهروانی ها
نشست زخم تبر بر صنوبری خونین
زبان روزه نماز پر از جراحت را
درود داد از اعماق حنجری خونین
بی شک متولد شده ست این فتنه
از آتشی که زد ابلیس بر دری خونین
این چشم ها به راه تو بیدار مانده است
چشم انتظارت از دم افطار مانده است
برخیز و کوله بار محبت به دوش گیر
سرهای بی نوازش بسیار مانده است
با تو چه کرده ضربه آن تیغ زهردار ؟
مانند فاطمه تنت از کار مانده است
آن
قدرزخم ضربه دشمن عمیق هست
زینب
برایبستن آن زار مانده است
آرام تر نفس بکش آرام تر بگو
چندین نفس به لحظه دیدار مانده است
ازآن زمان که شاخه یاست شکسته شد
چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است
سی سال رفته است ولی جای آن طناب
بر روی دست و گردنت انگار مانده است
میدانی اي شکسته سر آل هاشمی
تاریخ زنده در پی تکرار مانده است
ازب غض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست
باقی آن
برایعلمدار مانده است
بجز از
علینباشد به جهان گره گشایی
طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی
چو بکار خویش مانی در رحمت
علیزن
بجز او به زخم دل ها ننهد کسی دوایی
ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غم
سر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی
بشناختم خدا را چو شناختم
علیرا
به خدا نبرده اي پی اگر از
علیجدایی
علیاي حقیقت حق علی اي ولی مطلق
تو جمال کبریایی تو حقیقت خدایی
نظری ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن
تو که یار دردمندی تو که یار بینوایی
همه ی عمر همچو شهری طلب مدد از او کن
که بجز
علینباشد به جهان گره گشایی
سحر سجاده ات را چون گشودی
و با معبود خود خلوت نمودی
و خواندی خالقت را عاشقانه
و اشکی هدیه کری دانه دانه
تو را جان
علیما را دعا کن
علیعالی اعلا ندارد
خدا گفتن به او کفر است اما
خدا میداند او همتا ندارد
.
.
دلهاتان را از دنیا بیرون کنید قبل از آنکه بدنهاتان را ازآن بیرون کنند
الا اي هم نشین درد
شبها
برایهر یتیم کوفه بابا
مرو از پیش من دراین شب
قدر
یتیمت پشت درها مانده تنها
.
.
هر دل که شکست ره به جایی دارد
هر اهل دلی قبله نمایی دارد
با آنکه بود قبله ما کعبه ولی
ایوان نجف عجب صفایی دارد
به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را
به خدا
علینبیند به نماز جز خدا را
به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم
که ندای دعوت آمد شه ملک لافتی را
امامى گشت شهره عالم عبادتش
دلجویى از ستمزدگان بود عادتش
در کعبه شد تولد ودر سجده شد شهید
نازم به آن ولادت و بر آن شهادتش
.
.
علیزیبایی هر سرنوشت است
اگر الگو شود عالم بهشت است
علیزیباترین نام جهان است
علیذکر لب صاحب زمان است
.
.
دنیای دنی ، جای کسی همچو
علینیست
آغشته به خون روی جهانتاب
علیرا
تا رد نکند آفريننده او خواهش وی را
زان رنگ
شهادتزده محراب علی را
.
.
نخورده سفره ات جز خشک نانی
ندیده کام تو جز استخوانی
ندارد آسمان حجره تو
بجز اقلیم اشکت کهکشانی
برایدرک تو یک پله هم نیست
ندارد بام هستی نردبانی
یک عمر تماشای دری خون آلود
یاد آوری حادثه اي سرخ و کبود
کم کم به
علیبال پریدن میداد
اي تیغ نیازی به حضور تو نبود
.
.
بی
علی، ماییم و اندوهی مدام
روبروی ماست راهی ناتمام
بی
علیدنیا ندارد اعتبار
وای بر ما ، وای بر این روزگار
.
.
محراب کوفه امشب در موج خون نشسته
یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته
سجاده گشته رنگین از خون سرور دین
یا خاتم النبیین ، یا خاتم النبیین
از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید
رفت آن یتیم پرور ، عالم یتیم گردید
اي نقطه بای اول بسم الله
تک جلوه گر حقیقت بسم الله
این گردن و این تیغ دو دم ناقابل
یا حضرت مرتضی
علی، بسم الله
.
.
یتیمان شرمگین و بی قرارند
برایدیدنت چشم انتظارند
به شوق دیدن رویت
علیجان
تمام لحظه ها را می شمارند
.
.
اگر خسته جانی بگو یا
علی
اگر ناتوانی بگو یا
علی
اگر مست مستی بگو یا
علی
اگر شیعه هستی بگو یا
علی
.
.
طبیبا وا مکن زخم سرم را
مسوزان قلب زینب دخترم را
ببند آنگونه زخمم راکه در قبر
نبیند فاطمه زخم سرم را
در و دیوار مسجد هست شاهد
که من گفتم اذان آخرم را
وداع زندگی را گفتم آن روز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را
تا صورت پیوند جهان بود
علیبود
تا نقش زمین بودو زمان بود
علیبود
آن قلعه گشایی که در قلعه ي خیبر
برکند به یک حمله و بگشود
علیبود
آن گرد سرافراز که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست نیاسود ،
علیبود
آن شیر دلاور که
برایطمع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود
علیبود
شاهی که ولی بودو وصی بود
علیبود
پادشاه سخا و کرم و جود
علیبود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داود
علیبود
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود
علیبود
مسجود ملائک که شد آدم ز
علیشد
آدم چو یکی قبله و مسجود
علیبود
آن عارف سجاد که خاک درش از
قدر
بر کنگره عرش بیفزود
علیبود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود ،
علیبود
موسی و عصا و ید بیضا و نبوت
در مصر به فرعون که بنمود ،
علیبود
عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت
آن نطق و فصاحت که در او بود
علیبود
خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود
آن نور خدایی که بر او بود
علیبود
آن شاه سرافراز که اندر
شبمعراج
با احمد مختار یکی بود
علیبود
آن کاشف قرآن که خدا در همه ی قرآن
کردش صفت عصمت و بستود
علیبود
آن شیر دلاور که ز بهر طمع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود
علیبود
چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه ی موجود ،
علیبود
این کفر نباشد ، سخن کفر نه این است
تا هست
علیباشد و تا بود علی بود
سر دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان
شمس الحق تبریز که بنمود ،
علیبود
شب ضربت خوردن حضرت علی
امامشجاعت و دلیری رابه تمام
مسلمانان جهان
تسلیتعرض می کنم
یاعلی گدای در خونتم نا امیدم نکن
امیدم در خونه توست یا
علیاي شیر خدا
به امید نابودی دشمنان اسلام
خداوندا پروردگار من به فرزندان مان بینشی عطا کن که
میان اسلام و ادعا کنندگان مسلمانی فرق بگذارند
آمین
ﻋﻠﯽ ﺭﺍﻫﺶ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ / ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺟﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ
ﻋﻠﯽ ﺗﺨﺘﺶ ﺣﺼﯿﺮﺵ ﺑﻮﺩ / ﻋﻠﯽ ﮐﺎﺧﺶ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﻩ؟
ﻋﻠﯽ ﺩﺭﯾﺎﺳﺖ
ﺩﺭﯾﺎ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎ ﺳﻢ ﮐﺸﺖ
ﻋﻠﯽ ﺭﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﺤﺮﺍﺏ / ﯾﻪ ﻟﺸﮑﺮ ﺍﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ ﮐﺸﺖ
چه بسیار بودند عاشقان
علی
که سکوت کردند
و سکوت آنها غربت
علیشد
و غربت
علیموجب شهادتش شد
علیجان
میروی با فرق خونین
پیش بازوی کبود
شهر بی زهرا که مولا
قابل ماندن نبود
شهادتمولای متقیان، امیرالمومنین امام علی «ع» تسلیت باد.
ﺍﻣﺸﺐ ﻋﻠﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﺟﻨﺎﻥ ﭘﯿﺶ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪﻫﺎﺳﺖ
ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺑﯽﺍﻣﺎﻡ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﻻﻟﻪﮔﻮﻥ ﺯ ﺧﻮﻥ
ﻣﺴﺠﺪ ﻏﺮﯾﺐ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺤﺮﺍﺏ، ﺑﯽﺩﻋﺎﺳﺖ
ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻼﺏ ﺭﯾﺨﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻓﻦ، ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮ
ﺍﻣﺸﺐ ﮔﻼﺏ ﻗﺒﺮ ﻋﻠﯽ ﺍﺷﮏ ﻣﺠﺘﺒﺎﺳﺖ
ﻣﺤﺮﺍﺏ! ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ
ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ! ﺩﻋﺎﯼ ﻋﻠﯽ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﺷﺪ
ﻣﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺳﻔﯿﺪ ﺯﻫﺠﺮﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ
ﺟﺮﻣﺶ ﻣﮕﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺧﻀﺎﺏ ﺷﺪ؟
فداى خودت و مظلوميتت يا على «علیه السلام»
بوی سجاده خونین کسی مى آيد
دستم به درگاهت يا على جان ، تو اين
شبهاى قـدر
دستمونو بگير و نشونه هايى از استجابت دعاهامون
رو به همه ی ما غلامان و چاكران درگاهت نشون بــــده
و همه ی مارو به زودى زود به همه ی آرزوهامون بــرسون
به خصوص خواسته هاى ما جوون هارو
يارب بــه آبروى
امامعلى «علیه السلام» و امام حسين «علیه السلام»
الهى آمين يا رب العالمين
خار در چشم و تیغ بین گلو
زخم ،مهمان استخوان شده بود
سایه اي شوم پشت هر دیوار
در کمین
علی«علیه السلام» نهان شده بود
ناگهان آسمان ترک برداشت
فرق خورشید خون فشان شده بود
در نجف سینه بی قرار از عشق
گفت لا یمکن الفرار از عشق
شهادتحضرت علی علیه السلام تسلیت باد.
رفتی به سجده ، بارقه ي تیغ و بعد ازآن
محراب غرق خون شد و بالا نیامدی
شهادتحضرت امام علی علیه السلام تسلیت باد.
اگر سربشکند جا دارد امشب
ندانم سر چه سودا دارد امشب
غریب یثرب و ستمدیده کوفه
هوای کوی زهرا دارد امشب
مدتى است در جهان لذت ندارد زندگى
بى على زنجير خورده درب هاى بنده گى
تيغ بر فرقش نهادند و جهان تاريک شد
بعد از او هر نزد كس حرفى از مردانگی
شبزنده داری
خوی عاشقان
راز و نیاز
خوی عارفان
استغفار
خوی پاکدلان
بی تابی
تب منتظران
و بیداری
طبع صابران ست
اللهم عجل لولیک الفرج
بـاز امـشب لیـله القـدر خـداست
ذکر یـارب یـارب و ورد دعـاست
گـاه استــغـفار و دل لـرزیـدن است
گـاه تـوبه گاه لرزیدن است
گـاه عجـز و الـتماس و هـم نـیاز
روبـه درگـاه کریـم چاره سـاز
گـاه جوشـن خـوانی
شبتاسحر
بـارش بـاران اشـک از چشـم تـر
پــس بـه وقـت ابتـهال و حـال زار
یــاد کـن از ایـن حـقـیر بـیـقـرار
على آگاه بر سر جهان بود
على درياى علمى بى كران بود
اذان هر صبح و ظهر و شام گويد
على تنها امير مومنان بود
عزاداری پیامبر خدا
برایعلی
اى على براى آن مى گريم كه دراين ماه، حرمت تو را مى شكنند.
گويا مى بينم كه تو در حال نماز خواندن براى پروردگار خويشى كه شقى ترين اولين و آخرين
بر مى خيزد و بر فرق سرت ضربتى مى زند كه محاسن تو با آن رنگين مى گردد.
«امالي صدوق ص ۱۵۵ ح ۱۴۹»
هر پدر مرده اي گریه می کند
اما حسین جان تو گریه نکن تو گریه کنی عالم به تو گریه کند
تو گریه کنی مادرت فاطمه در گور مخفی گریه میکند
تو گریه کنی خاتم المرسلین گریه میکند
تو گریه کنی جبرائیل و هفت آسمان گریه میکند
تو گریه کنی خواهر یتیمت گریه میکند
تو گریه کنی آدم و نوح و موسی و پیر کنعان و داوود خوش صدا و یوسف زیبا رو گریه میکند
هرکه گریه کرد تو گریه نکن اشک شرمنده تو میشود
یا ثار الله
علیآن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل
شب
شب ز اسرار
علیآگاه است
دل
شبمحرم سر الله است
شب شنفته ست مناجات
علی
جوشش چشمهي عشق ازلی
کلماتی چو در آویزهي گوش
مسجد کوفه هنوزش مدهوش
ناشناسی که به تاریکی
شب
می برد شام یتیمان عرب
عشقبازی که هم آغوش خطر
خفت در خوابگه پیغمبر
آن دم صبح قیامت تاثیر
حلقه در شد از او دامن گیر
دست بر داامن مولا زد در
که
علیبگذر از ما نگذر
اشعارجدید تسلیت شهادت امام علی «ع» | نوحه خوانی برای شب قدر | شعر برای شب احیا